من...

این وبلاگ توضیحی ندارد...

من...

این وبلاگ توضیحی ندارد...

کارنامه...

خوب امروزتو مدرسه خیلی خوش گذست...زنگ تفریح که من یه طرف کلاس بودم بچه ها یه طرف دیگه و گچ به هم پرت میکردیم...اونا نامردی میزدن هم زیاد بودن هم گچارو جمع میکردن با هم میزدن....خلاصه کلی خندیدیم بعد زنگ آخر که ما پیچوندیم و ۹ نفری نرفتیم سر کلاس...رفتیم پیش مشاورمون که خیلی باهاله و پیشش بودیم و کلی خندیدم بعد هم ۳۰ دقیقه ی آخر رفتیم سر کلاس که یکم معلم رو اذیت کنیم...رفتیم سر کلاس و یه زنه اومده بود داشت در مورد تغذیه صحبت میکرد....ما انقدر مسخره بازی در آوردیم دیگه یارو کلافه شده بود....

وااااااااااااااااااااااااااااااای....امروز رفتم تو سایت مدرسه که کارنامم رو ببینم....دیدم شدم ۱۸.۵۰ خیلی خوشحالممممممممممممممم....اصلا فکر نمیکردم بشم ۱۸.۵۰....

خلاصــــــــــــــــــــــــه بعد دیگه اینکه مدرسه میخواد اردو ببره اصفهان امیدوارم بچه ها بیان که همه با هم بریم خوش بگذرونیم....

آنی هم داره میاد....الا تو راهه اما من باهاش قهرم آخه قول داده بود دیروز بیاد نیومد....خوب من دلم براش تنگ شده....دیروزم به خاطر همین ناراحت بودم و کلی بهونه میگرفتم...